چیک بنه تو بازیکن نه چندان مشهور بیس بال است که به زودی از دور مسابقات خارج می شود . بعد از مدتی مادر او فوت می کند و او الکی می شود و رفتار ناشایستی در پیش می گیرد . همسر و دخترش او را ترک می کنند و ماریا دخترش حتی در مراسم ازدواجش نیز او را دعوت نمی کند . چیک تصمیم میگرد خودکشی کند اما موفق نمی شود و در حالت بیهوشی ، مادرش باز می گردد و در عالم خیال آنها یک روز دیگر را با هم می گذرانند تا حرف های نزده را مرور کنند .
خیلی زیبا و احساسی بود . دوستش داشتم . فصل هایی داشت تحت عنوان مواقعی که مادر از من حمایت کرد ، مواقعی که از مادر حمایت نکرد م . وای واقعا گریه آور و دردناک بود . نمونه بارز کارهایی که همه مون کردیم ، چه راحت دل مادرامون را شکستیم و چه راحت از همه آرزوهاشون برای ما گذشتن . کتاب نوعی ادای دین به مادران است . امیدوارم بخونیدش و همه مون از امروز حتی اگه شده یک ذره به رفتار خودمون با مادرمون و رفتار مادرمون با خودمون بیشتر دقت کنیم و قدر اونها را بیش از پیش بدونیم .
نسخه صوتی این کتاب هم با صدای میکایی شهرستانی توسط انتشارات کاروان روانه بازار شد ه . در ضمن ترجمه های مختلفی از کتاب با عنوان های دیگر هم هست ، من به دلیل تجربه خوبم از خانم گرکانی این یکی را انتخاب کردم . طرح جلد بامزه ای هم داره .
جالبه بدونید میچ البوم زمانی به طور جدی تصمیم داشته موسیقی دان بشه اما بعد از عدم موفقیت به سراغ تحصیل در رشته روزنامه نگاری و بعد هم MBA می ره .
فرض کنید دختر نوجوانی هستید دوازده ساله. پدرتان وقتی سه ساله بودید از پیشتان رفته. مادرتان هم جز دردسر هیچ ندارد. خانه درست و حسابی هم ندارید و در یکی از کاراوانهای سیار زندگی میکنید. تنها دلخوشیتان، ناپدری و دخترانش (یعنی خواهرهای ناتنی شما) است که او هم کمابیش گرفتار زندگی خودش است اما مثل دختر خودش دوستتان دارد.مادرتان حق قیمومیت قانونی شما را به خاطر بیتوجهیها و رفتارهای خودخواهانهاش از دست داده و رفته دنبال زندگی خودش و با یک خبر تکاندهنده برگشته است. شما را دادهاند دست بهزیستی تا خانوادهای پیدا شود و به فرزندخواندگی بپذیردتان. و اینها در حالی است که شما آرزوی دیگری در سر دارید، آرزوی یک زندگی معمولی.»
نویسنده فقط برای این کتاب، هشت جایزه برنده شده که از میان آنها میتوان به جایزهی انجمن کتابخانههای آمریکا، بهترین کتاب به انتخاب انجمن کتابفروشان آمریکا و جایزهی ادبی کنتیکت اشاره کرد. او پیشتر بهخاطر کتاب تصویری «خانم برایدی یک بیل انتخاب کرد» برنده جایزه معتبر کلدکات شده بود. کانر در این کتاب، زندگی مردمان عادی را روایت کرده و دشواریهایی که هر کسی ممکن است روزی در زندگی با آنها روبهرو شود. اما شاید مهمترین پیام کتاب در یک واژه خلاصه شود: امید. اَدی در سیاهترین روزها هم قلبش از امید میدرخشد و همین امید است که تحمل دشواریها، دوریها، فقر و تنهایی را برایش ممکن میکند.
در پشت جلد کتاب میخوانیم: «ادی در انتظار یک زندگی طبیعی است، اما شیوه زندگی مادرش «همه یا هیچ» است. یک روز جشن و غذای فراوان و روز دیگر قابلمههای خالی و تنهایی برای ادی. «همه یا هیچ» هرگز به زندگی طبیعی نمیرسد، ولی ادی اُمیدش را برای رسیدن به آرزویش از دست نمیدهد...»
لسلی کانر در حومه شنکتدی ( Schenectady) از ایالت نیویورک بزرگ شد. او اغلب سر راهش به شهر، از پلِ فریمن ( Freeman) عبور میکرد. این کتاب الهام گرفته از زندگی مردمی عادی است که به دور از زرقوبرق زندگی مدرن، در آن منطقه زندگی کردهاند. لسلی این داستان را نامهای عاشقانه به شهر شنکتدی میپندارد. کتاب دیگر او، خانم برایدی یک بیل انتخاب کرد،برندهی جایزهی کالدکات (Caldecott)شده است.
دورکیم مرده است! یک رمان پلیسی است. نقش اصلی را در این رمان کارآگاه بزرگ شرلوک هلمز و همکار مورد اعتماد او، دکتر جان واتسن، به عهده دارند. اما این رمان، مانند بسیاری از داستانهای پلیسی، داستانی دربارهی اندیشههاست و اندیشههایی که در این داستان با آنها مواجه میشویم از آنِ برخی از مهمترین جامعهشناسان و اندیشمندان اجتماعی قرنهای نوزدهم و بیستم است: دبلیو.ای.بی. دوبوآ، امیل دورکیم، زیگموند فروید، گئورگ زیمل، ماکس وبر، ولادیمیر لنین و بئاتریس وب.
موضوعاتی که در این کتاب دربارهی آنها خواهید آموخت عبارتاند از: بوروکراسی، رفتار خلاف هنجار، خودکشی، رابطهی میان دین و سرمایهداری، انواع گوناگون اقتدار، کاریزما، تضاد طبقاتی، ناخودآگاه، عقدهی ادیپ، نظریات فمینیستی، قدرت اعتقادات و ارزشها، مسائل مربوط به نژاد، قدرت تصورات جمعی، نمادها، و بسیاری دیگر.
ماجرای هولناک و بهتآور موسوم به پرونده فریتزل اتریشی در سال 2008 میلادی مردم جهان را تکان داد. پیرمردی که دختر خود الیزابت فریتزل را برای بیست و چهار سال در یک اتاق حبس نمود و بارها به او تجاوز نمود. این دختر طی این مدت هفت فرزند به دنیا آورد، که بیشتر آنها به دلیل نبود امکانات مناسب زندگی درگذشتند. این رویداد تلخ و باورنکردنی انعکاسی وسیع در رسانههای گروهی جهان داشت و موجی از نفرت و تأسف را در مردم ایجاد کرد.
روشن است که آثار ادبی شاخص با وجود همه پیچیدگیهای احتمالی خویش هیچ گاه نسبت به جامعه بیتفاوت نبودهاند و در لایههای مختلف آنها میتوان تأثیر این رویدادها را رصد نمود.
مریم جان، دوست شورایی عزیز.. با نهایت تاسف و تاثر درگذشت پدر گرامیتان را تسلیت عرض می کنیم.....
ما را در غم خود شریک بدانید...
مهمان مادرم
امشب به ره شده
مادر خود اراسته ای؟
وسمه بر ابروان نازکت
ایا کشیده ای؟
شانه زدی به سر؟
پیراهن گلسرخت
به تن نموده ای؟
عطری به خود بزن،
مژده بده به من،
مردت شده به راه.
اه ای پدر،ز ما
بی شک گذشته ای
رخت سفید نو ،
بر تن تو کرده ای.
و اهوی چشم عسل
بالای تپه ها،
در انتظار توست....
امشب چه بزمی است،
در اسمان شب؛
بزمی ز عیش و نوش،
انداخته سفره ای
لیلی ز عشوه اش
چون قیس عاشقش
مهمان خاص اوست...
شعر از خانم مریم عزیزی