شیوا جان:
این کتاب نوعی باز افرینی از کتاب قورباغه و کرمی ست که برایمان خوانده شد اما به سبکی دیگر که این هفته این کتاب را مطالعه کردم ...محور اصلی داستان درباره ی همان کرم و قورباغه ست که با هم اشنا میشوند اما در اینجا کرم انتظاری از قورباغه ندارد و انگاه که پروانه میشود به ابگیر باز میگردد و قورباغه را نمیابد بلکه موجودی بسیار پیچیده تر به عنوان یک قورباغه ی کامل و تکامل یافته را میابد و از اون میپرسد ایا یک قورباغه ی کوچک ندیده ای و او میگوید ایا تو یک کرم کوچک را ندیده ای و پروانه پاسخ میدهد وای مرا ببخش که تو را نشناختم تو همان قورباغه ی منی ...و این داستان نوعی محبته جای گرفته در قلب را بیان میکند که با وجود ایجاد تغییرات در درون هر فردی باز هم میتوان او را دوست داشت و این دوستی ادامه پیدا کند ...
متینه جان: .
دراین کتاب که در رده ی کتابهای کودکان خردسال میباشد . کودک بهای تجربیات مستقل خود را میپردازد که به این موضوع به خوبی پرداخته شده . این کتاب مربوط به گروه سنی (الف) میباشد وانتشارات دانش تصویر آن را به چاپ رسانده است .
متینه جان:
گروه سنی (ب) .
داستان مترسک وگندمک که دوستان خوبی توی یک مزرعه در کنار هم بودند .
در اثر حوادثی گندمک از مترسک جدا میشه ولی با کمک دوستان دیگر ،آنها دوباره در کنار یکدیگر قرار می گیرند .
این داستان ازسری داستانهای تخیلی میباشد که انتشارات نگارینه آن را به چاپ رسانده است .
مهتاب جان:
ویژه گروه سنی: 6 تا 10 سال
( این کتاب توی کتابنامه ی رشد آموزش و پرورش مورد و+توی پنجمین دوره ی جایزه ادبی پروین اعتصامی 1391 و +در جشنواره ی کتابهای آموزشی رشد مورد تقدیر قرار گرفته )
یکی بود یکی نبود سنگ مردم آزاری بود ک همه ش تو کفش این و اون قایم میشد هیچکی هم نمی تونست پیداش کنه،تا اینکه یک روز میره تو لنگه کفش ی پیرزن، برای خودش پیچ وتاپ میخوره و بازی میکنه تا اینکه پیرزن کفشش رو در میاره تا از چیزی ک پاش رو داشت اذیت میکرد راحت بشه، اما سنگ تو اون گوشه کناره های کفش چسبید و غش غش خندید .تا اینکه با شنیدن صدای پیرزن متوجه شد ک این صدا براش آشناست.
یادش اومدددد ک پیرزن همان دختربچه ای بود ک همیشهههه با او یه قل دو قل بازی می کرد...